عشق بی پایان 24
دوشنبه, ۹ مهر ۱۳۹۷، ۰۸:۰۰ ب.ظ
پارت_24
چایی ها رو همراه با کیک و شکلات گذاشتم تو سینی و بردم پیشه شیدا
میخواستم بشینم که صدای گوشیم بلند شد،سینی رو دادم دسته شیدا
-من برم بیارم
رفتم تو اتاق گوشی رو برداشتم،شماره ناشناس بود اهان فک کنم همونی بود که ظهر زنگ زده بود
جوابشو ندادم و رفتم پیشه شیدا
-کی بود؟
-ناشناس
-خب جواب بده شاید کار داشت
-نه باو این ظهرم زنگ زده بود هیچی نگفت
-ببینم شماره رو
گوشیو گرفتم سمتش:بیا،میشناسی؟
-نه یعنی کی میتونه باشه؟؟
-یه دیونه که کارش همینه
-بیخیالش راستی ظهر کجا رفتی؟
-هیجا گفتم منو برسونه خونه
-عه!!!فکر کردم ناهارو باهاشی
-میگم منو برسون خونه،جلوی خونه میگه فکر نکن اینبار حرفتو گوش کردم رسوندمت خونه،دفعه ی دیگه هم اینکارو کنم
-بیچاره حق داره دیگه مثلا نامزدیشی
دو هفته دیگه هم رسمی میشه...
چایی ها رو همراه با کیک و شکلات گذاشتم تو سینی و بردم پیشه شیدا
میخواستم بشینم که صدای گوشیم بلند شد،سینی رو دادم دسته شیدا
-من برم بیارم
رفتم تو اتاق گوشی رو برداشتم،شماره ناشناس بود اهان فک کنم همونی بود که ظهر زنگ زده بود
جوابشو ندادم و رفتم پیشه شیدا
-کی بود؟
-ناشناس
-خب جواب بده شاید کار داشت
-نه باو این ظهرم زنگ زده بود هیچی نگفت
-ببینم شماره رو
گوشیو گرفتم سمتش:بیا،میشناسی؟
-نه یعنی کی میتونه باشه؟؟
-یه دیونه که کارش همینه
-بیخیالش راستی ظهر کجا رفتی؟
-هیجا گفتم منو برسونه خونه
-عه!!!فکر کردم ناهارو باهاشی
-میگم منو برسون خونه،جلوی خونه میگه فکر نکن اینبار حرفتو گوش کردم رسوندمت خونه،دفعه ی دیگه هم اینکارو کنم
-بیچاره حق داره دیگه مثلا نامزدیشی
دو هفته دیگه هم رسمی میشه...
با عصیانیت تو خیابون ویراژ میدادم اصلا حالم خوب نبود آخه چرا دیانا باید اینکارو با من بکنه
من که گناهی نکردم وقتی رفتم خواستگاریش تو اتاق بهم نگفت نه ولی من عاشقش بودم الانم هستم
وقتی مادرش بهمون زنگ زد و گفت دیانا بله رو داده چقدر خوشحال شدم
ولی وقتی فهمیدم که زوری بله رو داد و یکی دیگرو میخواد داغون شدم
حدودا دو هفتس که نامزدمه ولی دریغ از ی بار بیرون رفتن،خندیدن،همش ناراحته و منم فکر میکنم تقصیر منه
ولی منم دوسش دارم
صدای گوشیم بلند شد به صفحش نگاه کردم،آرتین بود جواب دادم:بله؟
-مگه بهت نگفتم حق نداری با خانومم بری بیرون؟هان؟
-صداتو واسه من بالا نبرم
در ضمن دیانا نامزد منه فهمیدی؟؟
-خفه شو مردیکه اسم دیانا رو به دهنت نیار
اگه یه بار دیگه،فقط ی بار دیگه بشنونم یا ببینم دیانا از دستت ناراحت باشه بلایی به سرت بیارم که تو خوابم ندیده باشی خرفهم شد؟
صدای بوق ممتد نشون از این میداد که گوشیو قطع کرد پسره ی نفهم،دیانا ماله منه بهش میرسم قول میددددم
حالم اصلا خوب نبود به سمت پاتوق همیشگیم با سامان حرکت کردم تا یکم حالم بهتر بشه...
سلام . با توجه به بالا رفتن دلار همه دنبال در آمدی در اینترنت هستند که دریافتی دلار داشته باشند .
اگر کارهای اینترنتی خودتان را با کامپیوتر انجام میدهید و دنبال در آمد هستید حتما این دو پست را ببینید و فیلم آموزشی را مشاهده کنید
http://hiphopir.rozblog.com/post/1915
http://hiphopir.rozblog.com/post/1913