صبح را آغاز می کنیم
با نام دوست
جنبش عالم همه
با یاد اوست
آن خدایی
که عشق را در ما نهاد
مهر و محبت
هرچه زیبایی در اوست
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم
صبح را آغاز می کنیم
با نام دوست
جنبش عالم همه
با یاد اوست
آن خدایی
که عشق را در ما نهاد
مهر و محبت
هرچه زیبایی در اوست
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم
صبح شد
پنجرهها خندیدند
شاخهها رقصیدند
همه جا بوی شکفتن جاریست
فرصت بیداریست
صبح یعنی آغاز
فکر رفتن باشیم
چه کسی میگوید
پشت این ثانیهها تاریک است
گام اگر برداریم
روشنی نزدیک است...
صبح بخیر زندگی :)
چه زیبا خالقی دارم
دلم گرم است و می دانم که فردا باز خورشیدی میان آسمان چون نور می آید شبی می خواندم با مهر سحر می راندم با ناز چه بخشنده
خدای عاشقی دارم
شبتون درپناه خدا:)
در قلب خود
باور داشته باشید
که حادثه ای شگفت انگیز
قراراست اتفاق بیفتد
باور کنید همان میشود
که باور دارید :)
رفتم سوپر مارکت خرید کنم. دختری رو که چهار سال قبل همدیگه رو دوست داشتیم و جدا شده بودیم رو دیدم .
دست یکی رو گرفته بود وخلاصه فضای رومانتیکی داشتن ، وقتی منو دید به یه بهونه ای اومد کنار دستم وایساد گفت ببین من با نامزدمم ولی تو از وقتی من ولت کردم هیشکی طرفت نیومده!!
خلاصه!! کم نیاوردم!!
منم یه پنجاهی در آوردم دادم به فروشنده گفتم یه بسته پوشک سایز بچه دوساله بده و هیچی بهش نگفتم و اومدم بیرون . بنده خدا دختره داشت چشاش از کاسه در می اومد
خلاصه می خواستم بگم پوشک هنوز پیشمه ؛ هرکی لازم داره نصف قیمت میفروشم .
مادرم رسوام کرده هرروز ازم میپرسه مگه شبا خودتو خیس میکنی
صبحی دیگر اتفاق افتاد
برخیز و خورشید را
از پشت پلکهای ابر بچین
نور را در آغوش بگیر
بگذار تمام اندوهت ذوب شود
درجای جایِ صبح...
صبح بخیر
چند شب پیش سالگرد ازدواج مامان و بابام بود اومدم تیریپ نمک بردارم، به بابام گفتم: بابا اگه زمان برگرده به عقب، باز با مامان ازدواج میکنی؟
گفت: آره، ولی تو رو به دنیا نمیاوردیم!
شب انتهای زیباییست
برای امتداد فردایی دیگر
تا زمانی که سلطان دلت
"خداست"
کسی نمی تواند دلخوشیهایت را
ویران کند!
شبتو در پناه خالق هستی :)