در اساطیر یونان باستان، از شخصیتی
افسانه ای به نام پروکروستس نام برده شده است
او همه مسافرانی که قصد ورود به آتن را
داشتند، روی تختی می خواباند و اگر
مسافری، کوتاه تر از اندازه تخت بود،
آنقدر او را می کشید تا اندازه شود یا
اگر هم بلندتر بود پاها یا دستهایش
را قطع می کرد
از نظر پروکروستس تنها اشخاصی
درست و کامل بودند که به اندازه تخت او بودند!
داستان این تخت داستان هر روز
زندگی ماست...
در حقیقت تک تک ما آدم ها
که خود را جزو افراد روشن و باسواد
می دانیم، دیگران را با تخت
پروکروستس خود می سنجیم .
تختی که ابعادش اعتقاد، باور،
ثروت، قدرت، زیبایی و... است!
اگر فردی در این چهارچوب قرار نگیرد
نه تنها باعث افتخار نیست; بلکه ما
به عنوان یک آدم بازنده، بی عرضه
و بی کفایت به او نگاه می کنیم
و آنقدر او را می کشیم یا له می کنیم،
تا از اندازه و فرم واقعی خودش خارج
شود و طبق سلیقه و قضاوت ما شود.
آنگاه که چیزی از خود واقعی اش
نماند، تازه به او افتخار می کنیم.
داستان آن تخت، روایت قالب های
ذهنی و پیش داوری های ماست ...
ما به اشتباه اینگونه میاندیشیم:
- درسم تمام شود راحت شوم
- غذایم را بپزم راحت شوم
- اتاقم را تمیز کنم راحت شوم
- بالاخره رسیدم، راحت شدم
- اوه چه پروژهای، تمام شود راحت شوم
تمام شود که چه شود؟
مادامی که زنده هستیم و زندگی میکنیم
هیچ فعالیتی تمام شدنی نیست بلکه
آغاز فعالیتی دیگر است
پس چه بهتر که در حین انجام دادن هر کاری لذت بردن را فراموش نکنیم نه مانند یک ربات فقط به انجام دادن بپردازیم به تمام شدن و فارغ شدن...
لذت باعث قدرتمند شدن میشود و به طرز باور نکردنی باعث بالا رفتن اعتماد به نفس میگردد...
توانایی لذت بردن، یک مهارت
و یکی از اهداف مهم زندگی است.
"دوست دارم" رو تو تلگرامت سرچ کن!
فقط کانال اومد بالا؟؟
تبریک میگم تو هم مث من یه بدبخت تنهایی که داری کپک میزنی :)
وقتتان را صرف این پرسش نکنید
که چرا جهان جای بهتری نیست.
این کار فقط وقت تلف کردن است!
آنچه می توان پرسید ،
این است که چگونه میتوانم
جهان را بهتر کنم.
برای این پرسش،
پاسخی وجود دارد . . .!
تا انسان بود فاصله ای نیست،
تنها باید عادت های بد را کنار گذاشت؛
هرگاه کمتر حرف زدی و
بیشتر گوش دادی
هرگاه امیدوار بودی و ناامیدی
را از خودت دور کردی
هرگاه به ایمان و اعتقادت شک نداشتی
هرگاه بجای تنفر عشق ورزیدی
هرگاه قدرشناسی را جایگزین ناسپاسی کردی
هرگاه با اعتماد به نفس به مشکلات غلبه کردی
هرگاه بدبینی را برداشتی
و اعتماد را بجایش گذاشتی
هرگاه بجای حرف، به ایده هایت عمل کردی
هرگاه از دروغ پرهیز و صداقت را پیشه کردی
هرگاه بجای تنبلی به کار و فعالیت پرداختی
هرگاه فرق بین مسئولیت پذیری
تا بی توجهی را درک کردی
هرگاه بجای تهمت زدن به دیگران،
به نیکی از آنها یادت کردی
هرگاه با گذشت به روی انتقام پا گذاشتی
هرگاه خانواده را بهترین دوست خود دانستی
هرگاه صله رحم را بجا آوردی و عاقبت
به خیری را برای خود به ارمغان آوردی
هرگاه تلاش و کوشش را به ترحم مقدم شمردی
هرگاه بجای چشم زیبا به دنبال نگاه زیبادی بودی
و هرگاه برای هر چیزی "
وجدانت" را در نظر گرفتی
یک انسان هستی، انسان بودن زیباست