:)

:)

پربیننده ترین مطالب
نویسندگان

داستان کوتاه :)

يكشنبه, ۲۴ شهریور ۱۳۹۸، ۱۲:۰۹ ب.ظ

 

مردی بار سنگینی از نمک بر پشت الاغش گذاشته بود و به شهر میبرد تا آنها را بفروشد. در مسیر به رودخانه ای رسیدند.. هنگام رد شدن از رودخانه پای الاغ سر خورد ودرون آب افتاد..الاغ وقتی بیرون آمد بار نمک در آب حل شده بود و بارش سبکتر شده بود. روز بعد مرد و الاغ بار دیگر راهی شهر شدند وبه همان رود رسیدند.. الاغ با بخاطر داشتن اتفاق دیروز خود را به درون آب انداخت و بار خود را سبکتر کرد. مرد که بسیار ناراحت شده بود با خود گفت:اینطوری نمیشود. باید به جای نمک چیز دیگری برای فروش به شهر ببرم.
فردای آنروز مرد مقدارزیادی پشم بار الاغ کرد.. هنگام گذشتن از رودخانه الاغ بار دیگر خود را به آب انداخت.. اما وقتی بلند شد مجبور شد باری چند برابر قبل را تا شهر حمل کند.
نتیجه:بسیاری از مشکلات ما در زندگی ناشی از این است که متوجه تغییرات نمیشویم و با استراتژیها والگوهای قدیمی به استقبال شرایط جدید میرویم. روشی که دیروز عامل موفقیت ما بود ،معلوم نیست که امروز هم عامل موفقیت باشد!

  • 00:00 :.

نظرات  (۲۰)

جالب بود! و قابل تأمل... 

پاسخ:
مچکرم :)

آره دقیقن...

مث وقتی که خونه عوض میشه و میخوای بری دستشویی...دستتو شرق میکوبونی تو دیوار بعد یادت میاد خونه رو عوض کردی!...خیلی دردناکه!

:)

پاسخ:
اسیر مثالت شدم خخخ
حالا تو دیوار چرا می کوبونی ؟

@edi_s:

جاااان؟؟!!! :)))) 

پاسخ:
مثالش جالب لود خخخخ

داستان اصلیش یچیز دیگه بودا :\

صاحب الاغ میفهمه ماجرارو از قصد پشت الاغ پنبه میزاره و ازون روز به بعد الاغ با ترس اینکه شاید بارش پنبه باشه دیگه هیچوقت تو اب ننشست

 

پاسخ:
نمی دونم شاید هم حرف شما درست باشه 
ولی الاغ چجوری تشخیص میده پنبه سنگین میشه ؟

درسته...

 

دارم حال الاغ رو وقتی بارش سنگین شده تصور میکنم😂

 

پاسخ:
خخخخخ بیچاره هی تو سر خودش می کوبه

من همیشه مثالهای روون و قابل هضم میزنم!...اصن از خصلتهای باحالمه!...(خود خفن بینی تا کجا؟)

چون جای کلید برق دسشویی عوض شده!...پس دستتو میکوبونی جای قبلی ولی میبینی ای داد بی داد...جاش عوض شده و دست تو داغون!

:)

پاسخ:
احسنت :) دوهیچ از دیگران جلویی
مگه کلید برق دستشویی و با مشت روشن می کردی !!!!

@edi_s:

هاهاهاها... پسر، پس اساسا دستتو خیلی محکم میکوبونی رو کلیدای برق!! 

پاسخ:
اعصاب معصاب نداره فک کنم

:) این افتخار رو (از اونجایی که خیلی بخشنده ام)باهات تقسیم میکنم!

تو تاحالا عجله نداشتی برا رفتن به این خلوتگاهِ پرتامل؟

پاسخ:
نه نه نه مال خودت
نه
  • نگاه کوهستان
  • داستان خیلی جالب بودا ولی الان نظر ادی خودش میتونه یه پست بشه!

    خلوتگاه پر تامل!

    ادی خیلی جالب سخن میراند:)

    پاسخ:
    ادی حرف نداره :)

    فقط میتونم بگم فاک

    پاسخ:
    :)

    دقیقا همینه :)

    پاسخ:
    مچکرم :)

    تو اب که میفته پنبه ها اب رو جذب میکنن بارش سنگین میشه دیگه

    مگه خره نفهمه

    الاغه

    خر که نیست 

    پاسخ:
    ولی فک کنم خر همون نفهم باشه ها اخه از کجا می دونه ؟

    سلام

    بسیار داستان زیبایی بود آموزنده و مفید دست شما درد نکنه موفق باشید.

    پاسخ:
    سپاس :)

    خجالت بکش...آدم دست کوچیکترشو رد نمیکنه!...دیگه ازین ببخششا ازم نمیبینیا!...مطمئنی نمیخوایش؟...

    چطور ممکنه ... با این سنت هنوز یه دستشویی با عجله نرفتی؟..

    در جواب جناب نیک وبانو نگاه: خواهش میکنم...(دلیل خواهش کردنمو خودمم نمیدونم ...ولی اینو میدونم که)من متعلق به همه ام... انقد شرمنده نفرمایید!

    پاسخ:
    اره اره مال خودت خخخخ

    ._.

    باشه...حالا که انقد اصرار داری نصف این افتخار روبه نام تو ثبت میکنم!

    (لبخند خبیث)

    پاسخ:
    نمی خواااااااااااااااااامممممم
    مال خودت

    انقد اصرار نکن...نصفش باید مال خودم باشه...نمیشه که همش مال تو باشه...

    ای بابا مردم این دوره زمونه منتظرن یکی افتخار کسب کنه برا خودشون بر دارنش!

    :)

    نمیشه دیگه ...اصرار نکن!...خودمم لازمم میشه!

    پاسخ:
    !!!!!!!!!!!!!
    مال خودت من نمی خوام چیز خوبی بود به من نمی دادی

    نچ نچ...

    ای بابا...عب نداره...نمیدونم چرا انقد بخشندم...فک کنم تقصیر این دل نامرادمه!...

    باشه...مال تو...همش مال تو!

    پاسخ:
    !!!!!!!!!!!!!!!
    گوش می دی من چی می گم ؟

    حسش میکنه

    پاسخ:
    فک نکنم

    :)

    دیگه سند شیش دنگش به نامت خورده!...نمیتونی ازش فرار کنی...

    پاسخ:
    :(

    میکنه

     

    پاسخ:
    تو می گی حتما متوجه میشه دیگه

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی